Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان ، همزمان با پانزدهمین سالگرد تهاجم آمریکا به عراق در سال 2003، چهار تن از زندانیان سابق زندان مخوف «ابوغریب» بخش از خاطرات ناگوار خود در زمینه شکنجه، سوء استفاده  و تحقیر زندانیان را به اشتراک گذاشتند. در حالی که بیش از یک دهه از آزادی بسیاری از زندانیان ابوغریب می گذرد، آنها همچنان از پیامدهای شکنجه در این زندان رنج می برند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در همین‌باره، چهار زندانی سابق زندان ابوغریب که به نام آنها اشاره نشده است، خاطرات تلخ و دردناک خود را  از دوران اسارت در این زندان بیان کردند.

یکی از زندانیان سابق ابو غریب، در حالی که آثار بحران روحی در چهره اش مشخص بود گفت: هنوز هم هنگام حمام کردن آرامش ندارم. هر لحظه شکنجه به روش غرق مصنوعی را به یاد می آورم.

دیگری گفت: نمی توانم بخوابم. هر زمان چشم هایم را می بندم صدای فریاد زندانیانی که شکنجه می شدند، می شنوم.

مرد سوم در حالی -که بدترین نوع شکنجه را تحمل کرده بود- گفت: آنها مرا داخل یک قفس فولادی انداختند و سگ های وحشی را برای نگهبانی از من گماشتند. دستهایم به میله های قفس بسته شده بود و سگ ها سعی می کردند به من حمله کنند.

زندانی چهارم در توضیح خشونت سربازان آمریکایی گفت: در میان زندانیان، مرد سالخورده ای بود که به کمک احتیاج داشت. او به سختی حرکت می کرد و در نهایت زیر لگد های سربازان آمریکا کشته شد.

وی ادامه داد: سربازان آمریکایی با شکنجه در صدد نابودی ما از لحاظ روانی بودند. پس از آزادی از زندان، هر زمان که یک سرباز آمریکایی در خیابان می دیدم، شکنجه شدنم را به یاد می آوردم و از ترس بازگشت دوباره به زندان ابوغریب سعی می کردم از خانه خارج نشوم.

او گفت: با ورود نیروهای آمریکایی به عراق فکر می کردیم از رنج های دوره دیکتاتوری  صدام آزاد شده ایم ولی در نهایت مشخص شد، سربازان آمریکایی نیز قاتلان و مجرمانی باالفطره هستند که اثری از انسانیت در آنها نیست.

در 20 مارس سال 2003، جرج دبلیو بوش، رئیس جمهور پیشین آمریکا دستور حمله به عراق را به بهانه نابودی حکومت دیکتاتوری صدام و ادعای وجود ذخایر سلاح های شیمیایی  در عراق، صادر کرد. این در حالی است که هیچ سلاح شیمیایی در عراق کشف نشد و به جای آن میلیون ها غیرنظامی بی گناه عراقی کشته، زندانی و شکنجه شدند.

سربازان ارتش آمریکا و نیروهای اداره اطلاعات مرکزی این کشور حین حضور در عراق ضمن نقض حقوق بشر، به جنایات وحشیانه ای در زندان ابوغریب دست زدند. شواهد و مدارک این جنایات وحشیانه در سال 2004 منتشر شد که لکه ننگی در کارنامه دولت بوش محسوب می شود.

بر اساس گزارش سازمان های بین المللی، بسیاری از زندانیان ابوغریب را افراد بی گناه تشکیل می دادند.

آمریکا در حالی رسوایی های دولت بوش در جنگ عراق را یدک می کشد که دونالد ترامپ، رئیس جمهور کنونی این کشور یکی از حامیان استفاده از شکنجه و روش غرق مصنوعی برای گرفتن اعتراف است. او پیش از این درباره شکنجه موسوم به غرق مصنوعی گفت: «قطعا، این کار اثر دارد» اما درباره استفاده از آن با وزیر دفاع و رئیس سیا اختلاف نظر دارد. به نظر می رسد او با انتخاب رئیس جدید سازمان سیا، سعی در پیشبرد این هدف خود دارد. وی اخیرا، جینا هاسپل، شکنجه گر معروف را به سمت ریاست سازمان سیا منصوب کرد.

انتهای پیام/

بازگو کردن خاطرات تلخ ابوغریب از سوی 4 زندانی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: عراق آمریکا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۷۷۹۲۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ایرانی‌هایی که در کشور خود هم برگ هویت ندارند

به گزارش قدس خراسان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از شروع جنگ تحمیلی از سوی صدام، دولت بعث عراق اقدام به اخراج ایرانی‌ها از این کشور کرد؛ کسانی که هنوز پس از گذشت ۴۵سال، نه ایران آن‌ها را به عنوان ایرانی قبول دارد و نه کشورعراق آن‌ها را عراقی می‌داند.

قصه ایرانی‌های ساکن شهر حلّه استان بابل که حالا در گوشه‌ای از شهر مشهد ساکن هستند نیز از این جنس است. ساجده و لعیمه خواجه نعمت دخترعموهایی هستند که پس از اخراج از عراق با کمک یک خیر مشهدی در این شهر صاحب خانه شدند؛ اما با وجود داشتن پدر و مادر ایرانی، هنوز پس از ۴۵ سال مدرک هویتی ایرانی ندارند.

ساجده خواجه نعمت که ۶۷ سال دارد و مادرزادی کم‌بیناست، هشت سال از ازدواج با پسرعمویش یعنی شهید مفقودالاثر وهاب خواجه نعمت گذشته بود که حکومت بعث عراق خودش و همسر ۳۰ ساله‌اش را دستگیر کرد. او پس از هشت روز آزاد شد؛ اما هنوز پس از ۴۵ سال هیچ خبری از همسرش ندارد.

وی در این باره می‌گوید: صدام، شوهرم را به دلیل تابعیت ایرانی دستگیر کرد. گفتند تو برو ایران او خودش می‌آید؛ اما پس از ۴۵سال هنوز هیچ خبری از او ندارم.

زایمان در زندان حزب بعث

ساجده خواجه نعمت با بیان اینکه صدام جوانان شیعه و متدینی را که تابعیت ایرانی داشتند، دستگیر کرده تا با سفر به ایران در جبهه علیه حزب بعث نجنگند، می‌افزاید: من را هشت روز در زندان انداختند، ۱۵۰ زن و بچه را در یک مکان کوچک زندانی کرده بودند، غذای خوبی نمی‌دادند و تنها دو ساعت در روز اجازه داشتیم از سرویس بهداشتی استفاده کنیم که با این جمعیت زیاد خیلی سخت بود. زندانبان‌ها به ما توهین می‌کردند و رفتار خیلی بدی داشتند، در این وضعیت بسیار بد، یکی از زنانی که حامله بود، در زندان زایمان کرد و اصلاً به او رسیدگی نکردند.

وی ادامه می‌دهد: با یک خودرو از جلو زندان، ما را به مرز ایران بردند و از آنجا سه روز پیاده در زیر باران و در سرما راه رفتم تا به سرپل‌ذهاب رسیدم. از سرپل‌ذهاب با خودرو نیروهای ایرانی به اردوگاه آوارگان جهرم آمدم و سه ماه در این اردوگاه ساکن بودم.

ساجده خواجه نعمت که به تنهایی روزگار می‌گذراند، عنوان می‌کند: دخترعمویم که پیش از ما به ایران آمده و در مشهد ساکن بود، من را تحت تکفل خود قرار داد و از اردوگاه جهرم به مشهد آورد.

وی که از نداشتن شناسنامه ایرانی با وجود داشتن نسب ایرانی گلایه می‌کند، می‌افزاید: برادرم در عراق متولد شده و با ما به ایران آمده است. با پیگیری‌هایی که انجام داد، کمتر از یک سال است شناسنامه ایرانی گرفته؛ اما هنوز به ما شناسنامه نداده‌اند.

صدام ۶۰ پسر بچه و مرد در بستگان ما را دستگیر کرد

لعیمه خواجه نعمت؛ همان دخترعمویی است که پیش از ساجده به ایران آمده و به کمک او ساکن مشهد شده است. درباره قصه اخراجش از عراق می‌گوید: همسرم شهید مفقودالاثر صالح خواجه نعمت ۲۹ سال داشت و چهار سال بود ازدواج کرده بودیم و دو دختر سه ساله و دو ساله داشتیم. ساعت ۹ شب مأموران آمدند در خانه ما در شهر حلّه و به تمام خانواده گفتند پنج دقیقه بیایید چند تا سؤال داریم. وقتی رفتیم، من را سه روز با دخترانم به زندان انداختند و سپس در مرز ایران رهایم کردند. پیاده به سمت ایران آمدم و ایرانی‌ها با خودرو من را تا اردوگاه خرم‌آباد رساندند.

وی می‌افزاید: من یک سال پس از پیروزی انقلاب و سه ماه پیش از آغاز جنگ تحمیلی به ایران آمدم. صدام همسرم را دستگیر کرد و تاکنون هیچ خبری از وی ندارم و مفقودالاثر شده است.

لعیمه خواجه نعمت با اشاره به اینکه صدام خیلی ما را اذیت کرد و به ما که تابعیت ایرانی داشتیم، خیلی ظلم کرد، بیان می‌کند: ۶۰نفر از مردان اقوام ما را که سنشان از ۱۴ تا ۴۲ سال بود، در شهر حلّه عراق دستگیر کردند. تنها به دلیل اینکه تابعیت ایرانی داشتیم و شیعه متدینی بودیم و تاکنون هیچ خبری از سرنوشت آن‌ها نداریم. از مسئولان عراقی که پیگیری کردیم، اطلاع دقیقی از سرنوشت آن‌ها نداشتند. برخی هم می‌گویند صدام همه آن‌ها را در گور دسته‌جمعی دفن کرده است.

وی با بیان اینکه بیشترین زمان نگهداری زنان اقوام آن‌ها در زندان ۲۵ روز بود، ادامه می‌دهد: صدام خانه، خودرو و اموال این افراد را مصادره و زنان و خانواده آن‌ها را از عراق اخراج کرد. چهار نفر از فامیل ما را در زندان شکنجه دادند و پسردایی ۱۴ ساله‌ام را با برق شکنجه کردند و به شهادت رسید.

لعیمه خواجه نعمت درباره ماجرای آمدنش به مشهد می‌گوید: ۱۷روز در اردوگاه آوارگان عراقی خرم‌آباد بودیم که یک تاجر مشهدی به نام آقای اخوان، ما و ۱۵ خانواده دیگر را کفالت کرد و به مشهد آورد. ابتدا نزدیک یک سال در هتل زندگی کردم و سپس این تاجر مشهدی خانه‌ای برای ما تهیه کرد.

وی درباره سایر اعضای خانواده‌اش خاطرنشان می‌کند: بقیه افراد خانواده ما در عراق ساکن هستند و ما به دلیل اینکه در ایران مهاجر هستیم، تنها می‌توانیم در ایام اربعین حسینی پاسپورت موقت برای سفر به عراق بگیریم و پس از اتمام آن مدت که کمتر از دو ماه است، باید به ایران برگردیم.

پدر و مادرم شناسنامه و کد ملی ایرانی دارند؛ اما به ما نمی‌دهند

لعیمه خواجه نعمت که در ابتدای صحبت گفته بود مادرش اصفهانی و پدرش شوشتری است، می‌گوید: نزدیک ۴۵ سال است در ایران ساکن هستیم؛ با وجود اینکه پدر و مادرمان ایرانی هستند و شناسنامه و کدملی دارند؛ اما هنوز به ما شناسنامه ایرانی نداده‌اند. به همین دلیل بنیاد شهید به ما مانند ایرانی‌ها حقوق پرداخت نمی‌کند.

وی با بیان اینکه صدام ما را به دلیل ایرانی بودن، پیش از شروع جنگ تحمیلی از عراق اخراج کرد، متذکر می‌شود: برای گرفتن شناسنامه ایرانی خیلی اقدام کردیم حتی دادگاه رفتیم و دادگاه نسب ما را پذیرفته؛ اما به ثبت احوال که مراجعه کردم، موافقت نکردند و شناسنامه ندادند. دلیلش را نمی‌دانم. 

لعیمه خواجه نعمت با اشاره به سختی‌های زندگی به عنوان یک مهاجر در ایران می‌گوید: پس از ۴۵ سال سکونت در ایران، بلاتکلیف مانده‌ایم. در ایران به ما می‌گویند عراقی هستید و در عراق هم به ما می‌گویند شما ایرانی هستید. ما فقط هویت و شناسنامه می‌خواهیم.

بی‌هویتی پس از ۴۵ سال سکونت در ایران با وجود نسب ایرانی، زندگی سختی را برای این افراد رقم زده است. با وجود اینکه بنیاد شهید و امور ایثارگران، همسران این افراد را به عنوان شهدای سپاه بدر پذیرفته؛ اما با حقوق کمتر از ۲میلیون تومان به سختی روزگار می‌گذرانند. امیدواریم این خلأ قانونی در کشور بازبینی شود و کسانی که هویت ایرانی در اجدادشان بوده به عنوان یک هموطن مورد پذیرش قرار گیرند تا برای همسران شهدای مفقودالاثری که ظلم صدام به جرم ایرانی بودن، زندگیشان را به اینجا رسانده، روزگار بهتری رقم بخورد.

خبرنگار: فریده خسروی

دیگر خبرها

  • استان ۲ میلیون نفری هرمزگان فقط ۱۵۶ زندانی دارد
  • اشتغال زندانیان از مهم‌ترین کارهای امنیت‌ساز است
  • تهاجم زمینی به رفح یا توافق/ در میز آتش‌بس چه می‌گذرد؟
  • حمله موشکی مقاومت عراق به بندر عسقلان اسرائیل/ اعلام آغاز مرحله چهارم نبرد انصارالله یمن علیه اسرائیل/ بازداشت یک نظامی آمریکا توسط روسیه/ تهدید دادگاه لاهه توسط ۱۲ سناتور آمریکایی
  • تشدید حملات مقاومت عراق به اهداف صهیونیستی همزمان با حمله به رفح
  • بررسی مشکلات مددجویان زندان سپیدار اهواز در دیدار با رئیس توسعه حل اختلاف خوزستان
  • بررسی مشکلات ۱۵ مددجو زندان سپیدار اهواز
  • بازدید رئیس حوزه قضایی شهرستان رابر از زندان بافت
  • عفو موردی ۱۴۹ زندانی در کامیاران
  • ایرانی‌هایی که در کشور خود هم برگ هویت ندارند